نفس : 

ساکت نشستم سرجام بلکه نخواد ازم بپرسه اما وقتی فامیلی خودم و مهشید شنیدم کپ کردم حالت زار به خودم. گرفتم بلند شدم گفتم «ببخشید اقا نیاوردم !» « از دانش اموز به زرنگی شما بعیده ؟ خانوم محمدی دلیل قانع کننده ایی دارین که چرا تکلیف تون انجام ندادین ؟» سرم پایین انداختم میدونستم برای اینکه بچه ها بعدا نگن چون زنش شدم هوامو داره گفتم« عذرمیخوام اقا تکرار نمیشه !» « تکرار نشه یه. نمره منفی میگیرین امروز ! امیدوارم تکرار نشه !» نشستم چیزی نگفتم مهشید هم نمره منفی گرفت ، یک ساعت درس داد بعد زنگ خورد و رفت من موندم و چشمهای گشاده بچه ها خندم گرفته بود گفتم « انتظار نداشتین که بگه عزیزدلم اشکالی نداره ؟ بعد زدم زیرخنده که بچه ها همزمان با من خندیدن

تکرار ,نمره منفی منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

درمانگاه تخصصی و فوق تخصصی حکیم فارابی vc-startup وبلاگ آوات پورتال و سایت تفریحی خبری ایرانیان انلاین مارکت پارکت لمینت آذرخش دکور دانلود آهنگ جدید با لینک مستقیم